نه شناخت کاملی از حیات وحش یا حتی دیگر حیوانات اهلی داریم و نه نسبت جای هرکدام از آنها و اهمیتشان برای حفظ چرخه و زنجیره زندگی و غذا را آموزش دادهایم یا فراگرفتهایم؛ برای همین هم، گاه که چه عرض شود، بسیار پیش آمده حکم به کشتن حیوانات میدهیم، بدون آنکه به ارزش اهمیت خلقت آنها اندکی تامل کنیم.
جای خالی آموزش عملیاتی و موثر در کتاب های درسی یا مدارس، خانواده ها و حتی نهادهای مکمل سطح جامعه یک طرف، راه های نرفته رسانه ها یا اساسا مسیر اشتباه رفته آنها هم از طرف دیگر دست به دست هم داده تا به وضعیت کنونی برسیم و گاه شاهد باشیم که برخی رسانه ها ناخواسته به تولید ترس کاذب نسبت به برخی گونه های جانوری هم اقدام کنند؛ آن هم به جای آموزش شناخت و فهم نحوه مواجهه با همین جانوران.
هنوز هم با مشاهده یک مار یا سوسک، تنها، نخستین و دم دستی ترین تصمیمی که در ذهنمان شکل می گیرد و عمل می کنیم، کشتن آنهاست؛ اما به این اندیشیده ایم که اگر به طور مثال همین مارها جمعیتشان کم شود، چه بلایی بر سر جامعه می آید و کشاورزان و در نتیجه کل جامعه درگیر چه مشکلاتی می شوند؟.
آنقدر در این زمینه جای خالی و راه نرفته داریم که می توان مدعی شد حتی در شناخت بدیهی ترین مساله یعنی معرفی گونه های جانوری، پرندگان و حشرات هم بسیار بسیار کم کار بوده ایم و بسیاری از ما بسیاری از این گونه ها را اساسا نمی شناسیم؛ چه برسد که نقش و اهمیت حضور و موجودیتشان برای بقای خودمان و طبیعت را شناخته باشیم.
بیشتر ما همیشه ترسی از موجودات زنده دیگر به ویژه حیات وحش داریم و نگران هستیم به ما آسیبی بزنند که این هراس باعث میشود به طور طببیعی، گاهی دست به کشتن جاندارانی بزنیم که هیچ تهدیدی نیستند یا می توانند تهدیدی نباشند؛ ریشه این هراس در واقع بیشتر به عملکرد نهادهای آموزشی و رسانه ها بازمیگردد.
بی شک یکی از مهمترین راه های حفاظت از محیط زیست فرهنگ سازی است اما نه تنها فرهنگ سازی، آن هم از شیوه های علمی و کارشناسی(آشنایی با مفاهیم تولید پیام اثربخش، نحوه هدف گیری مخاطب، اثربخشی کدام پیام بر کدام جامعه هدف در کدام اقتضای زمان و مکان و …) بسیار محدود است بلکه بیشتر مواقع عمل رسانهها در راستای هراس افکنی نسبت به محیط زیست و جانداران نیز بوده است.
همین ارائه چهره ترسناک از برخی جانوران موجب شده است افراد عادی در جامعه با دیدن یک مار یا خرس در محل زیستشان، تصمیم به حمله یا آسیب زدن به آن بگیرند؛ حال آنکه وقتی بررسی می کنیم، نیاکان ما که به زعم ما، مدارک دانشگاهی ما را نیز نداشتند و ادعای دانستن هم، اینچنین رفتار نمی کردند و نحوه مواجهه با پیرامونشان در طبیعت را آموخته بودند.
اگر در جزییات دقیق شویم می بینیم یکی از دلایل این رفتار مردم نیز در بیشتر مواقع، فیلم ها و سریال هایی است که در داخل کشور یا خارج از کشور ساخته شده و با انگیزه جذب بیشتر مخاطب یا فروش بیشتر، حیوانات در آنها گاها، موجوداتی خطرناک نشان داده می شوند که نمونه اخیر آن ترسناک نشان دادن یک خرس در سریالی پربیننده بود.
فرد تحت تاثیر این تولیدات رسانه ای گمان می کند حیوانات همه فکرشان حمله به انسان و آسیب زدن به اوست به نحوی که در ذهن همه ناخودآگاه این تصمیم می آید تا به من آسیب نزده است زودتر دست پیش را بگیرم و به حیوان آسیب بزنم و زمینگیرش کنم.
دشمنی خیالی که حتی برای برخی، مواجهه با آن، یا کشتن آن، به تفریح تبدیل شده است و بی دلیل به جان حیوانات در حیات وحش می افتند. هرچند عنوانش شکار است اما در واقع کشتاری بی دلیل است چراکه شکار در طبیعت فقط با هدف زنده ماندن انجام می شود.
فرد تحت تاثیر این تولیدات رسانه ای گمان می کند حیوانات همه فکرشان حمله به انسان و آسیب زدن به آن است به نحوی که در ذهن همه ناخودآگاه این تصمیم می آید تا به من آسیب نزده است زودتر دست پیش را بگیرم و به حیوان آسیب بزنم.
این درحالی است که به تازگی اتفاقی در شهرستان عنبرآباد در جنوب کرمان رخ داد که مصداق همین ذهنیت فوبیای از حیوانات یا ناشناخته بودن و فاصله زیاد بین انسان و محیط زیست را به چالش و تصویر کشید.
یک نفر با دیدن یک مار در خیابان به جای تماس با آتش نشانی یا محیط زیست، در مقامی نشست که برای زنده ماندن یا نماندن این جاندار تصمیم بگیرد و فورا جان آن مار را گرفت. گویی که هیچ جانداری به غیر از انسان حق زندگی بر روی زمین را ندارد یا ما حق تعیین تکلیف و حکم دادن به کشتن دیگر موجودات را داشته ایم و داریم؛ البته که همین انسان، گاهی این حق را از همنوع خود هم می گیرد و اخبار جنایات و قتل ها را می شنویم و می بینیم.
به دنبال وقوع این رخداد، سپس رسانه های محلی در کرمان، با افتخار از فتح الفتوح این فرد نوشتند و چهره مار را با عناوینی همچون «غول پیکر و عظیم الجثه» ترسناک تر نشان دادند که گویی این شهروند شهری را از خطری قریب الوقوع نجات داده است؛ انگار یک جنگنده با کوله باری از بمب را ساقط کرده تا شهر را تهدید نکند.
البته یکی از دلایل باب شدن واژه عظیم الجثه به کار بردن آن توسط رییس اداره حفاظت محیط زیست در شهرستان نیز بود که مسئول روابط عمومی اداره کل محیط زیست استان می گوید، با به کار بردن چنین واژه ای موافق نیست.
البته چندی قبل تر از آن نیز شاهد حمله یک خرس گرسنه به شهروندی در یک روستا در شهرستان قلعه گنج بودیم که نشان داد درباره آموزش به ساکنان پیرامون زیستگاه های جانوری نیز راه های نرفته بسیار هنوز داریم و جدای از آموزش های عمومی، در این زمینه هم بسیار کم کار کرده ایم؛ و اساسا این پرسش مطرح می شود که وجود اینهمه نهادهای مختلف از محیط زیست گرفته تا آموزش و پرورش و ….، برای چه کارکردهایی بوده وقتی در بسیاری از بخش ها می بینیم که هیچ چیزی سر جای خود نیست یا کارکردهای ذاتی آنها اتفاق نیافتاده یا حداقل قابل مشاهده و اندازه گیری نیست؟.
گونههای جانوری بیهوده آفریده نشده اند
مسئول روابط عمومی اداره کل محیط زیست کرمان درباره این اتفاق در عنبرآباد با اشاره به اینکه ماری که از بین برده شد، غیرسمی بوده است گفت: هیچکدام از گونههای جانوری بیهوده آفریده نشده اند این مارها هم جمعیت جوندگان منطقه را کنترل می کنند.
حجت الله مرادی در مصاحبه با خبرنگار ایرنا افزود: در یکی از کشورهای اروپایی مارها را از مزارع کشاورزی خود حذف کردند، جمعیت جوندگان به قدری افزایش یافت که متوجه شدند محصولی برای آنها نمی ماند و مجبور شدند از مناطقی دیگر مار بیاورند و در آنجا رها کنند تا جمعیت جوندگان را کنترل کنند.
وی ادامه داد: این نوع مار (مشاهده شده در عنبرآباد) حیوان بی آزاری است که به دلیل گرمای هوا و نزدیکی به آب به آنجا آمده بود.
مرادی اضافه کرد: هموطنان ما در این مواقع باید از طریق تماس با سامانه ۱۵۴۰ یا اطلاع دادن به اداره محیط زیست شهرستان شرایط لازم و مناسب را فراهم کنند تا همکاران ما آنها را زنده گیری و در زیستگاه خودشان رهاسازی کنند، احتیاجی هم به آسیب رساندن به حیوان نیست.
شیوه اطلاعرسانی و ادامه آسیب به حیوانات
وی در زمینه تاثیر رسانه در شکلدهی افکار عمومی در مورد حیوانات نیز بیان کرد: رسانه های محلی با عنوان مار عظیم الجثه به پوشش خبر وجود این مار پرداختند در حالی که درست نیست و یک مار غیر سمی به خاطر فرار گرما به نزدیکی آب آمده بود که این شیوه اطلاع رسانی موجب ادامه چنین رفتارهایی با حیوانات می شود.
این کارشناس محیط زیست یادآور شد: در عنبرآباد هم باغات کشاورزی و مزارع در داخل شهر یا اطراف شهر زیاد وجود دارد و تفکیکی بین مزارع کشاورزی و اماکن مسکونی نشده است.
وی تاکید کرد: ماری غیرسمی بود که فرد از روی ناآگاهی باعث از بین رفتن این گونه ارزشمند شد.
ترسناک نشان دادن حیوانات در رسانه
مرادی با اشاره به خشن و ترسناک نشان دادن حیواناتی همچون خرس در رسانه ها افزود: خرس یا هر حیوان دیگر با دیدن انسان پا به فرار می گذارد اما در مواردی که تداخل زیستگاه ایجاد می شود و انسان زیادی به یک حیوان نزدیک می شود آن حیوان به دلیل ترسی که دارد حمله می کند.
وی یادآور شد: تمام حمله ها توسط خرس سیاه آسیایی در جنوب استان هم به دلیل اینکه انسان به سراغ این حیوان رفته بوده است؛ به عنوان مثال وارد غار محل زندگی خرس شده اند و وقایعی رخ داده است.
مرادی هرچند تاکید نمی کند که برنامه های اجرا شده آموزشی و فرهنگ سازی کافی بوده اند اما در مورد فرهنگ سازی در این زمینه گفت: برنامه هایی آموزشی همچون یک ساعت با محیط بان، زمین پاک و هوای پاک را اجرا کرده ایم و در حال آگاهی رسانی هستیم.
بسیاری از کشاورزان آگاهی دارند
مسئول روابط عمومی اداره کل محیط زیست کرمان ضمن ابراز امیدواری که چنین رفتارهایی کم شود ادامه داد: برای اطلاع رسانی و آگاهی رسانی به کشاورزان هم نیاز به همکاری جهاد کشاورزی داریم، هرچند بسیاری از کشاورزان هم درباره فایده و اهمیت گونه های مختلف جانوری آگاهی دارند.
به گزارش ایرنا به نظر می رسد اداره محیط زیست، دوستداران این حوزه و کارشناسان در تعامل با رسانه ها باید این فضای بیگانگی و ناشناس بودن جانداران برای انسان ها را تغییر دهند و از ترسناک نشان دادن جانداران پرهیز کنند.
انسان همواره از جمله عوامل اصلی بر هم زدن تعادل اکوسیستم بوده است که از راه هایی همچون از بین بردن محل زیست جانداران یا کشتن آنها گونه ای در منطقه حذف یا کاهش یافته است که یکی از ریشه های آن همین ناآگاهی توصیف می شود. حال آنکه تنها در تعامل فعالان و کارشناسان محیط زیست با رسانه این مساله می تواند تغییر کند.